کد مطلب:35464
شنبه 1 فروردين 1394
آمار بازدید:17
چه آياتي از قرآن براي اثبات معاد به توحيد الهي تكيه مي كند؟
قرآن در برخي آيات براي اثبات معاد به توحيد الهي تكيه مي كند؛ يعني خداوند يكتا براي بشر روز بازگشت و حساب معيّن كرده است. او انسان را رها نمي كند. ودر اين باره چنين مي فرمايد: «اللهُ لا إله إلاّ هُو لَيَجمَعنّكم إلي يوم القيمة لا ريب فيه و مَن أصدق مِن الله حَديثاً» نساء/87؛ [خداي يگانه كه هيچ خدايي جز او نيست محقّقاً همه را در روز قيامت كه هيچ شكي در آن نيست گرد مي آورد. اين وعدة خداست و كيست كه در گزارش و خبر راست گوتر از خدا باشد؟]
در اين آيه وحدانيّت خدا دليل بر معاد است، آن گونه كه وجود خدا دليل بر وحدانيّت اوست. پس اصل وجود خدا هم دليل بر وحدانيت اوست و هم دليل بر ضرورت معاد؛ چنان كه فرمود: «شَهِدَ الله أنّه لا إله إلاّ هو و الملئكة و أولوا العلم قائِماً بِالقسط لا إله إلاّ هو العزيز الحكيم» آل عمران/18؛ [خدا به يكتايي خود گواهي مي دهد كه جز ذات اقدس او خدايي نيست و فرشتگان و دانشمندان نيز به يكتايي او گواهند. او نگهبان عدل و درستي است. نيست خدايي جز او كه بركار عالم توانا و به هر چيز داناست.] بنابراين، الوهيّت گواه وحدانيّت اوست؛ يعني خدا بودن با شريك داشتن سازگار نيست؛ زيرا حقيقت نامحدود، براي غير خود جايي نمي گذارد تا انباز و همتاي او در آن جا قرار گيرد. البته تحليل برهان مزبور نيازمند به مبادي تصوري و تصديقي است كه برخي از آنها مطوي است و نيل به آن سهل نيست.
آيه مزبور دلالت داشت كه شما بالضروره و بدون شك در روز قيامت جمع مي شويد. بنابراين، وقوع قيامت ضروري و حتمي است و اين همان سخني است كه به گونه ديگر گفته شده است: «و أنّ السّاعة اتية لا رَيبَ فيها» حج/7؛ يعني تعبير ديگري است از آنچه در منطق آن را «بالضّرورة» گويند و جهت قضيه مزبور «بالامكان» نيست، بلكه «بالضّرورة» است؛ نظير اين كه ميگوييم: «الأربعة زوج بالضّرورة» اصطلاحات منطق در قرآن به كار نرفته، ولي مفاد آنها به كار گرفته شده است.
ذيل آية فوق به صدق سخن حق تعالي اشاره دارد كه او راستگوترين گزارشگر و خبر دهنده است و سخن او نيز راست است؛ زيرا كافران سوگند ياد مي كردند كه خدا مردگان را زنده نميكند: «و أقسموا بالله جهد أَيْمانهم لا يبعث الله من يموت» نحل/38 در مقابل منكران معاد، پيامبر اسلام مأمور مي شود كه به پروردگارش سوگند ياد كند كه قيامت قطعاً فرا مي رسد و شما آن را خواهيد ديد: «وقال الّذين كفروا لا تأتينا السّاعة قل بلي و ربّي لتأتَينّكم» سبأ/3 در آيه ديگر مي فرمايد: «زعم الّذين كفروا آن لن يُبعَثوا قل بلي و ربّي لَتُبَعثُنَّ ثم لتُنَبِّؤُنَّ بما عملتم و ذلك علي الله يسير» تغابن/7؛ [كافران گمان كردند كه هرگز پس از مرگ بر انگيخته نمي شوند. اي پيامبر! به آنان بگو به پروردگارم سوگند كه البته برانگيخته مي شويد و سپس به نتيجة كردار خود آگاه مي گرديد و اين كار براي خدا بسيار آسان است.]
بنابراين، خداوند هم خود سوگند يادكرد: «ليجمعنّكم إلي يوم القيمة» نساء/87 و هم به پيامبر(ص) مي فرمايد كه براي آنان سوگند ياد كن. از طرف ديگر در ذيل اين آيه با برهاني نقلي روبرو خواهيم بود؛ يعني برهاني كه حد وسط آن اين است كه خداوند راستگوترين راستگويان «أصدق الصادقين» است.
: آية الله جوادي آملي
تفسير موضوعي قرآن ج 4 (معاد در قرآن)
مطالب این بخش جمع آوری شده از مراکز و مؤسسات مختلف پاسخگویی می باشد و بعضا ممکن است با دیدگاه و نظرات این مؤسسه (تحقیقاتی حضرت ولی عصر (عج)) یکسان نباشد.
و طبیعتا مسئولیت پاسخ هایی ارائه شده با مراکز پاسخ دهنده می باشد.